کد مطلب:97272 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:234

دو انقلابی که تداوم نیافت











پس از بیان یك سلسله اصول كلی فلسفی و جامعه شناسی كه در سه بخش پیش به آن اشاره شد، امام در بخش چهارم سخن خود یك نمونه عینی تاریخی ذكر می كند و به تحلیل آن می پردازد:

در این بخش سخن از دو انقلابی است كه تداوم نیافت و ماجرای ملتی است كه در شرائطی جانكاه و طاقت فرسا زیر شكنجه ی دژخیمان و تحت استثمار قدرتمندان و فرعونها و پادشاهان ستمگر بودند، كه انقلابی رخ داد و بر دشمنان خویش پیروز شدند و از تحت ستم خارج گردیدند ولی نتوانستند به انقلاب خود تداوم بخشند و بار دیگر بر اساس نظام تغییرناپذیر آفرینش و سنت اجتناب ناپذیر تاریخ، انقلاب آنان شكست خورد و در دام بردگی و استثمار كسراها و قیصرها افتادند و پس از مدتها اسارت، انقلاب دیگری رخ داد و به رهبری پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله زنجیرهای اسارت از دست و پای این ملت گسسته شد.

بنابراین در این بخش، سخن از دو انقلاب بی دوام و دو شكست است و ضمنا فلسفه ی پیروزی و شكست، كه اینك ملاحظه می كنید:

«تدبروا احوال الماضین من المومنین قبلكم كیف كانوا فی حال التمحیص و البلاء الم یكونوا اثقل اعباء...»:

«در تاریخ زندگی اهل ایمان پیش از خود دقت كنید، ببینید در

[صفحه 20]

حال تصفیه و آزمایش چگونه بودند، آیا گرانبارترین مردم و رنج كش ترین آنها، و گرفتارترین انسانها از نظر زندگی نبودند؟.

فرعونها و پادشاهان ستمگر آنان را به بند بردگی كشیده بودند و همواره شكنجه های سخت می دادند و شرنگ تلخیها بكامشان می ریختند.

روزگارشان توام با ذلت و انحطاط و شكست بود، چاره ای برای رهائی نمی یافتند، و راهی برای دفاع از حقوق خود نداشتند».


صفحه 20.